بررسی نقد سریال حشاشین The Assassins
صحبتهای زیادی دربارۀ سریال حشاشین شده است که جای تقدیر دارد. آثار وارداتی بسیاری هستند که به دلیل آنکه به شهرت کافی نمیرسند به آنها به قدر کافی توجه نمیشود و البته ارتباطی با شیعیان و اسلام دارند.
به طور مثال دربارۀ همین مجموعه بازیهای اساسینز و جان ویک تا به حال کار جدی نشده است و صحبتهایی هم که تا به حال انجام شده است، سخنانی بسیار قدیمی و تنها دربارۀ قسمت اول این مجموعه بازی وجود دارد که مشخص نیست کدام شیر پاک خوردهای به آن توجه داشته است اما اینکه پس از آن کسی دربارۀ قسمت دوم و سوم اساسینز(انجمن برادری) چیزی بگوید، اینکه کسی سریعا بازی اساسینز میراژ ۲۰۲۳ که در فضای شهر بغداد است را بررسی کرده و دربارۀ آن یادداشت و مقاله نوشته و نشست برگزار کند، یا کسی پیدا شود به طور جریانشناسانه دربارۀ امام زمان در آثار صحبت کرده باشد، اینها نشان از خلأ مهم و موضع انفعالی ما دارد
در ادامه نقد سریال حشاشین بایستی به این نکته اشاره کرد که ساخت فیلم و بازی و سریال پیشکش و فعلا انتظاری ناشدنی در ایران است، اما اینکه محققان اقلا دربارۀ آن قلم بزنند و صحبت و نقد کنند هم وجود ندارد و ما و کودکان صرفا تبدیل به مصرفکنندگان این آثار شدهایم، در حال حاضر دَدی یک پیاس فایو یا سیستم گیمینگ توپ برای بچه میخرد و جلویش میگذارد و او هم مینشیند به بازی کردن اساسینز و دهها بازی دیگر، هر چند او هم فقط الگوهای رفتاری خشونت و شهوت را فراخواهد گرفت و آن چنان به ریشۀ بازی و حسن صباح و الموت انتباهی ندارد.
در اینجاست که خلأ امثال مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد مشخص میشود، طلبهای از دل حوزه که عالمانه به دل آثار میرود، مینویسد، مجاهدانه نشستهایی در مدارس علمیه برگزار میکند، شاگرد تربیت میکند، روشنگری میکند اما امثال او کم هستند و باید فرجنژادها باشند و ساخته شوند. دربارۀ سریال حشاشین نیز جو خوبی به راه افتاد و با نشستی که دانشگاه ادیان و مذاهب دربارۀ آن برگزار کرد باعث شد محتوای آن جلسه در سایتهای متعددی بازنشر داده شود و در همین یادداشت هم از آن استفاده شود و در نهایت این روشنگریها باعث شد از انتشار این سریال حداقل در برخی سایتها جلوگیری شود.
این پاتولوژیهای فرهنگی باید بسیار سریع و دقیق اتفاق بیفتد و آثار جدید سریعا نقد و بررسی شده و به لحاظ اینکه این محصول فرهنگی که قرار است شهروند ایرانی مخاطبش باشد، مناسب استفاده هست یا نیست، تبیین شود. از طرف دیگر بخش مهمی از ماجرا بر دوش نهادهای نظارتی است که همچنان باید پاسخ بدهند چگونه این همه سایت و کانال، آثار مختلف را بدون سانسور و به رایگان با زیرنویسهای رایگان منتشر میکنند به طوری که تنها با آی پی ایرانی امکان استفاده از آن وجود دارد. پشتوانۀ مالی و علت اجازۀ فعالیت آزاد آنان در ایران چیست؟
چه مسؤولان خائنی پشت این تهاجم بیوقفه فرهنگی به ایران هستند و از آن پشتیبانی میکنند؟ این بیمدیریتی و شلختگی اوضاع همان چیزی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم وجود دارد و ما همچنان یک مصرفکنندۀ سادۀ شبکههای اجتماعی دشمن یهودی هستیم. این اعتراض به این معنا نیست که معتقد باشیم باید همه چیز از بن و ریشه فیلتر و بسته شود، اما باید پرسید چرا از همان ابتدا نفهمیدید و جلویش را نگرفتید، چرا از همان ابتدا اینستاگرام و توییتر و یوتیوب را به طور کامل تحریم نکردید تا کار به جایی نرسد که با وجود کسبوکارهای مجازی دیگر نتوانید کاری بکنید؟ اینها سؤالات بیپاسخی است که باید پاسخ داده شوند.
:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1